محل تبلیغات شما

نمیدانم اسم این نوع وبلاگ نویسی را چه باید گذاشت؟ 

وبلاگ نویسی که وقتی دلگیری، خسته ای، دده ای و ناراحت پس از تمام اشک ها یادت می آید که ای دل پر سوز و پر از خشم یک جایی هم داری که پناه تمام دنیاست، که اگر کسی هم حرفت را نفهمید هیچ غصه ای نخور، یک جا بالاخره مال توست، فقط مال خود خودت، و آن وقت میایی تو وبلاگ قدیمی و متروکت که جز خودت هیچ کس در آن رفت و آمد نداردو مینویسی و می نویسی و مینویسی به امید بهتر شدن حالت. و فکر میکنم بهتر است اسم این نوع نویسندگی گاه نویسی های دل غمزده» باشد. به هرحال امشب هم از همان احوال بد دارم و پس از گریه و ناراحتی آمدم اینجا، نمیدان این چه اخلاق مزخرفی است که پس از یک ناراحتی عمیق به این فکر میکنم شاید من نباید ناراحت می شدم یا فلانی که چیزی نگفت یا اصلا ناراحتی من درست است؟؟؟؟ و این یعنی فاجعه، یعنی خانم محترم شما حق ناراحتی هم نداری و و و و و این یعنی من هیچ ارزشی برای من ندارد. نمیدانم جای درستی امدم یا نه؟؟ درکم نمیکنند و درکشان نمیکنم، 

تنهایم و بقیه با هم. حس میکنم غریبه ام و گاه بوی تند حرف ها خیلی خیلی اذیتم میکند ، وقتی همراه حالت چهره هم که باشد بدترررررم میکند،، بانگ میزنم با خودم که آرام ، قرار نیست دنیا را انقدر جدی بگیری که نیمه روح خسته مغزم میگوید نه نمیتوانم و اشکهایش سرازیر می شود هر روز که میگذرد میگوویم امروز هم گذشت. مهاجرت عجب چیز عجیبی است. 

هر دروغی که میگیم یه بدهی به حقیقته! ولی امروز یا فردا، بدهی رو باید پرداخت...

در نظربازی ما بی خبران حیرانند

گاه نویسی های دل غمزده

هم ,نویسی ,ناراحتی ,یعنی ,یک ,میکنم ,و و ,پس از ,نویسی های ,این یعنی ,و این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ورزشی